به گزارش همشهری آنلاین، مذاکرات مسئول سیاستخارجی اتحادیه اروپا با مقامهای کشورمان از گشایش جدید در روند گفتوگوهای احیای برجام حکایت دارد؛ گشایشی که گفته میشود با ابتکار عمل تهران اتفاق افتاده و اکنون نوبت واشنگتن است که درباره اجرای تعهدهای برجامی خود تصمیمگیری کند.
اظهارات جوزف بورل و همچنین وزیر امورخارجه کشورمان پساز گفتوگوهای تهران نشان میدهد دوطرف آماده ازسرگیری گفتوگوها باهدف احیای توافق هستهای ۲۰۱۵، البته با ابتکار و نقشه راه ارائهشده ازسوی جمهوریاسلامی ایران هستند و با عبور از تنشهای هفتههای اخیر، اکنون چشمانداز دستیابی به تفاهم بیشاز گذشته است. در این میان اما فضای مثبت بهوجود آمده مستلزم رویکرد واقعبینانه واشنگتن در قبال اجرای تعهدات برجامی خویش است، چراکه مقامهای جمهوریاسلامی بارها بر این نکته محوری تأکید کردهاند. آنچه برای ایران اهمیت اساسی دارد، انتفاع اقتصادی از مزایای توافق هستهای است و تهران رویکرد «مذاکره برای مذاکره»، که در ماههای اخیر ازسوی طرفهای غربی دنبال شدهاست را برنمیتابد.
در چنین شرایطی محسن پاکآیین، تحلیلگر مسائل بینالملل و سفیر سابق ایران در ازبکستان و جمهوریآذربایجان معتقد است که اگرچه اروپاییها بنا به دلایلی بهدنبال ازسرگیری مذاکرات هستهای هستند، اما از اراده مستقلی در مقابل آمریکا برخوردار نیستند و بیشتر در پی این هستند که «آب باریکه» مذاکرات را حفظ کنند. او ازسوی دیگر دیپلماسی منطقهای جمهوریاسلامی را که در دولت سیزدهم جان تازهای گرفته، عامل مهمی در تحقق راهبرد «خنثیسازی» تحریمها میداند؛ رویکردی که دست ایران را در گفتوگوهای هستهای پرتر از قبل کردهاست.
گفتوگوی همشهری با پاکآیین را در ادامه میخوانید.
سفر اخیر مسئول سیاستخارجی اتحادیه اروپا به تهران میتواند به گرهگشایی از مذاکرات هستهای منجر شود؟
معتقدم سفر جوزف بورل به تهران در مجموع نشاندهنده این است که در شرایط کنونی اروپاییها بیشاز پیش بهدنبال این هستند که گفتوگوهای هستهای با جمهوریاسلامی از سر گرفته شود یا حداقل اینگونه نمایش میدهند که در پی بنبستگشایی از مذاکرات هستند. آنها میخواهند مذاکرات پیگیری شود و اخیرا تلاشهای بیشتری را برای حل مشکلاتی که ناشی از سرسختی آمریکاست، بهکار گرفتهاند. سفر بورل به تهران و گفتوگوی او با مقامهای کشورمان نیز نمودی از این رویکرد است. در شرایط کنونی اروپاییها نشان میدهند قصد حل مشکلات موجود در مذاکرات را دارند، اما به اعتقاد من، اینکه سفر بورل به تهران سرآغاز حصول تفاهم در گفتوگوهای هستهای وین شود، بستگی به اراده سیاسی آمریکا برای لغو تحریمها و انتفاع اقتصادی جمهوریاسلامی از مزایای اقتصادی برجام دارد. لغو مؤثر تحریمها و راستیآزمایی آن، سیاست حتمی نظام است و تنها در این صورت است که مسیر بازگشت آمریکا به توافق هستهای سال ۲۰۱۵ هموار میشود و ایران نیز به تعهدات هستهای خود ذیل برجام باز خواهد گشت.
تا چه اندازه به تحقق این موضوع امیدوار هستید؟
من شخصا به این موضوع خوشبین نیستم. عدمخوشبینی به نتایج سفر مسئول سیاستخارجی اتحادیه اروپا به تهران بیشاز هرچیز ناشی از این موضوع است که آمریکاییها ثابت کردهاند که ارادهای برای لغو تحریمها ندارند و بیش از هرچیز، بهدنبال وقتکشی هستند.
این وقتکشی آمریکاییها چه دلایلی دارد؟
بعد از بحران اوکراین بهنظر میرسد آنها بیشتر از اینکه ارادهای برای گرهگشایی از گفتوگوهای احیای برجام داشته باشند، درصدد بهانهجویی هستند. بهنظر میرسد آمریکاییها صرفا میخواهند مذاکرات ادامه پیدا کند و جمهوریاسلامی چشمانتظار نتایج حاصل از احیای توافق هستهای بماند. درواقع آنها میخواهند اقتصاد ایران معطل برجام بماند؛ این درحالیاست که دیپلماسی همسایگی دولت سیزدهم افقهای جدیدی را روی اقتصاد و تجارت کشورمان گشوده است؛ موضوعی که نگرانی طرفهای غربی و بهویژه آمریکاییها را بهدنبال داشته است.
این نگرانی چه نمودی در سیاستهای آمریکا در قبال اوراسیا داشتهاست؟
در شرایط کنونی اعتقاد دارم آمریکا بیش از هر زمان دیگری بهدنبال مهار قدرتهای اوراسیایی است؛ بر همین اساس هم هست که میبینیم علاقه دارند جنگ در اوکراین ادامه یابد و شکل فرسایشی بهخود بگیرد تا از این رهگذر قدرت روسیه تضعیف شود. ازسوی دیگر آمریکاییها میکوشند چین را درگیر جنگ با تایوان کنند تا به تضعیف این کشور بپردازند. آنها همچنین از طریق اعمال تحریمها، میخواهند جمهوریاسلامی را نیز در شرایط سختی قرار دهند تا کشورمان امکان توسعه روزافزون و قدرتیابی اقتصادی را نداشته باشد.
این رویکرد با چه هدفی دنبال میشود؟
معتقدم غربیها و بهویژه آمریکا اکنون نگران این موضوع هستند که ظهور قدرتهای جدید در اوراسیا، هژمونی آنها را تحتتأثیر قرار دهد و در آینده نزدیک شاهد انتقال قدرت از غرب به شرق باشیم. آمریکاییها بهدنبال این هستند که کشورهای این منطقه که ظرفیتهای اقتصادی قابلتوجهی دارند، درگیر چالشهایی شوند و توانایی بالفعلکردن ظرفیتهای خود را نداشته باشند.
عدمخوشبینی شما به سفر مسئول سیاستخارجی اتحادیه اروپا به تهران نیز از همین موضوع ناشی میشود؟
بله، اگرچه شاید بتوان سفر بورل به تهران و گفتوگوی او با مقامهای کشورمان را نشاندهنده حسننیت اروپا در فعالیت برای ازسرگیری مذاکرات برجامی در وین دانست، اما فکر نمیکنم آنها اراده یا حداقل توانایی متقاعدکردن آمریکا برای لغو تحریمها را داشته باشند. با توجه به همین موضوع هم هست که معتقدم نباید اقتصاد کشور را معطل مذاکرات نگه داریم؛ چراکه آمریکاییها نشان دادهاند ارادهای برای تصمیمگیری در این زمینه ندارند.
البته این موضوع به آن معنا نیست که مذاکره نکنیم، بلکه باید گفتوگوهای برجامی را با توجه به راهبردهای تعیینشده با قدرت ادامه دهیم، اما فعالان اقتصادی و مردم باید مطلع باشند که آمریکاییها ارادهای برای لغو مؤثر تحریمها و بهرهمندی ما از مزایای اقتصادی برجام ندارند؛ به همین دلیل هم هست که بشخصه خیلی به آینده مذاکرات هستهای امیدوار نیستم.
اروپاییها دراین میان چه نقشی دارند؟
بررسی تحولات اخیر نشان میدهد اروپاییها بیشاز هرچیز بهدنبال «مذاکره برای مذاکره» هستند. آنها میخواهند مذاکرات را ادامه دهند، اما توانایی این را ندارند که آمریکا را برای لغو مؤثر تحریمها متقاعد کنند. معتقدم آنها اکنون بیش از هر چیز در پی این هستند که آبباریکهای برای حل مشکل وجود داشته باشد، اما توانایی کافی برای نقشآفرینی مؤثر در این عرصه را ندارند.
میتوان میان دیپلماسی همسایگی جمهوریاسلامی که در ماههای اخیر بهصورت ویژهای پیگیری شدهاست، با مذاکرات، ارتباط وثیقی پیدا کرد؟
اگرچه این دو حوزه با یکدیگر بیارتباط نیستند، اما معتقدم دیپلماسی همسایگی ما را باید مستقل از موضوع مذاکرات هستهای مورد بررسی قرار داد. دولت سیزدهم فعالیتهای خود را در ۲ حوزه «لغو تحریمها» و «خنثیسازی تحریمها» متمرکز کردهاست. با توجه به این موضوع، دیپلماسی همسایگی و بهویژه گسترش همکاریها با کشورهای اوراسیا، نشاندهنده برنامهریزی مؤثر جمهوریاسلامی برای خنثیکردن تحریمهاست.
«پیمان بریکس»، «پیمان شانگهای» و «اتحادیه اوراسیا» بسترهایی هستند که میتوانیم شرکای اقتصادی قدرتمندی برای خود بیابیم. گسترش همکاریها در این حوزه که در دستور کار دولت قرار گرفته است، میتواند راههای جدیدی برای گشایشهای اقتصادی بیشتر پیش روی ما قرار دهد. بر این اساس میتوانیم درآمدهای خود را به کشور انتقال دهیم و گامهای بزرگی در مسیر خنثیسازی تحریمها برداریم. با توجه به این موضوع، اروپاییها ممکن است از این راهبرد جمهوریاسلامی راضی نباشند؛ چراکه وابستگی ما را به مذاکرات کمتر میکند.
اینکه رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران اخیرا اعلام کردهاست این کشور به «دیپلماسی معنادار» در قبال ایران متعهد است، چه معنایی دارد؟
معتقدم اینگونه اظهارنظرها ازسوی مقامهای آمریکایی بیشتر لفاظی و بازی با کلمات است. چنین مواضعی اگر نتیجه نداشته باشد، لفاظی است. هنر دیپلماسی رفع اختلافها و دستیابی به نتیجه مثبت است، اما اینگونه لفاظیها را نمیتوان دیپلماسی دانست. مقامهای آمریکایی در دولت بایدن ادبیات جدیدی را در مواجهه با ایران بهکار گرفتهاند که بیشتر بازی با کلمات است تا اینکه نتیجه ملموسی بههمراه داشته باشد و نباید به آنها اعتنا کرد.
چرا آمریکاییها در مقابل انتفاع اقتصادی ایران از مزایای برجام مقاومت میکنند؟
آنها علاقهای ندارند که ایران به قدرت برتر اقتصادی در غربآسیا تبدیل شود. آمریکاییها ماهیتا دوست ما نیستند و همواره در مسیر خصومتورزی گام برداشتهاند. اکنون که با در اولویت قرارگرفتن دیپلماسی همسایگی شرایطی بهوجود آمده که جمهوریاسلامی در حوزه اقتصادی پیشرفت کند و درآمدهای بیشتری داشته باشد، آنها میکوشند سیاست «مهار ایران» را که در گذشته هم ازسوی این کشور پیگیری میشد، دنبال کنند.
نظر شما